مشق عشق

عاشقانه.عارفانه

مشق عشق

عاشقانه.عارفانه

مشق عشق

منت خدای را عز و جل
که طاعتش موجب قربت است و
به شکراندرش مزید نعمت.
هر نفسی که فرو می رود ممد حیات است و
چون برآید مفرح ذات.
پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و
بر هر نعمت شکری واجب.






آتشی نمیسوزاند ابراهیم را...

ودریایی غرق نمیکند موسی را...

کودکی مادرش او را به دست موجهای نیل میسپارد تا برسد به خانه ی فرعون تشنه به خونش...

دیگری را برادرانش به چاه میاندازند سر از خانه ی عزیز مصر درمیاورد...

  • S.sharare .K

امروز هوا آفتابیست...

جمعه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۵۰ ق.ظ

و امروز روز ظهورت است ...

بس است دیگر ...

ابرهای سیاه به قدر کافی غریده اند ! باد به قدر کافی یا زوزه هایش دلمان را لرزانده ! پس کی می آیی ؟

امروز هوا آفتابیست... دیشب باران بارید، بارید و بارید. آنقدر که تمام زمین و آسمان و هرآنچه در این دو هست را شست و پاکیزه گرداند...

از صبح که دعای عهد میخواندم هوا آفتابی شد... امروز هنگامه ی دیشب برپا نیست... همه چیز مهیاست...پس منتظر چه هستی؟! بیا دیگر!

مولا ! به خدا سوگند دیگر تحمل دیدن و شنیدن آشوبی دوباره را ندارم. بیا و کار را یکسره کن...نکند روزی بیایی که دیگر نباشم... بیایی و نبینمت، چه کنم ؟

ای عدل وعده داده شده! ای فخر آسمان و زمین! مولای من! امروز روز ظهورت است...

هر روز، روز ظهورت است...بیا و ما را از این روزمرگی برهان!

ای مظهر جلال و عظمت الهی! بیا!

  • S.sharare .K

غم آسمان

جمعه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۳، ۰۴:۱۳ ق.ظ

کجای دنیا مظلومی گریست ، نالید ، زجه زد ، که اینچنین می گریی؟

تو را چه شده که اینگونه شده ای؟

دلم برایت می سوزد آسمان !

نامه رسان انسان ها شده ای ...!

در آنسوی دنیا ، دلی میشکند ، یتیمی می گرید ، بیچاره ای ناله میزند و تو در این سوی دنیا به قدری می غری و 

می گریی که تاب و توانی برایت نمی ماند !

چرا این مسئولیت را پذیرفتی ؟! آخر ، دیدن غم و غصه ی مردم و گریستن به حال زارشان چه نصیبت میکند که اینچنین به این کار شوق داری ؟!

مأموری و معذور ؟؟! مأمور چه کسی ؟؟! خدا ؟ از برای چه ؟؟! که آگاه کنی این جماعت خفته و به ظاهر بیدار را ؟؟!

نه جانم ! در اشتباهی ! اینجا عشق را در گاوصندوقی گذاشته اند ، درش را هم قفل کرده و در گوشه ای رهایش کردند تا خاک بخورد ! اینجا عشق را با بهانه های علمی من درآوردی خود تعبیر میکنند و پاپی اش نمیشوند !

اینجا خیلی وقت است انسانیت مرده ! اینجا به بهانه ی علمشان و به بهانه ی پیشرفت به ظاهر علمیشان شهر را که سهل است ! پایش بیفتد کشوری را قتل عام میکنند ! عزیزم !اینجا آشفته بازار است !

بارش آب که چیزی نیست ! برای این جمعیت توجیحش چون آب خوردن آسان است ! تو خون هم گریه کنی با دلایل علمی توجیحش میکنند ! 

اینجا آشفته بازار است ! برخود زیاد سخت نگیر ! کم کم عادت میکنی ! 



  • S.sharare .K

آشوبم....

چهارشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۱:۲۷ ق.ظ
این شب ها بدجور نگرانم...
نگران سردی هوا...
نگران بی رحمی پاییز...
نگران باد...
باران...
اینها آشوبیند برای دل تنگم...
آشوبیند برای روح نگرانم...
میترسم این بیرحم ها حواسشان به تو که نه!
به من نباشد و اذیتت کنند...
نکند وقتی نیستم سرما بخوری...!
نکند وقتی از تو دورم ، نگرانیم را حس نکنی...
نکند مواظب خودت نباشی...!
خدا کند حواست به نگرانیهایم باشد...
مرا به طوفان داده ای ، خودت کجایی؟!

  • S.sharare .K

مولا علی (ع)

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۱۵ ب.ظ



آنان که علی را خدا پندارند...

کفرش به کنار...
عجب خدایی دارند!
  • S.sharare .K

باران

پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۲ ب.ظ



نگاهم رو به توست

دستانم را بالا میگیرم و سرم را رو به آسمان...

مگر میشود با تو حرف زد و به آسمانت خیره نشد؟!

اصلا میدانی چیست؟!

من با نظاره ی آسمانت یاد تو رو به یاد میاورم...

آسمانت عظمتت را به یادم میاورد...

باران شروع به باریدن میکند...

بند نمی آید ، شدت میگیرد...

ببار باران...

ببار...

  • S.sharare .K

زنانگیم را خرج هر نامردی نمیکنم...

سه شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۱۵ ب.ظ



اشکهایم را ارزانی هرکس نمیکنم...

لبخندم مخاطبی خاص دارد...

صدای گرمم تنها برای لالایی شبانه ی کودکم و آرام کردن قلب مرد زندگیم است...

من زنانگیم را خرج هر نامردی نمیکنم...

  • S.sharare .K

پسر ایرانی مرد باش...

جمعه, ۹ خرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۰۳ ق.ظ


پسر امروز...

مرد آینده ی دختر ایران زمین...

خیال نکن با ابرو گرفتن و بند انداختن میشی شاهزاده ی رویایی هر دختری!

حتی فکر نکن با کارهای اینچنینی دختری که میخوای رو میتونی عاشق خودت کنی!

من دخترم...

  • S.sharare .K

.....

دوشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۷:۵۲ ب.ظ

بوی زنانگی ات را به باد نسپار...

مردان شهر به باد میدهند مردانگیشان را...

کاش به جای دلم گلویم تنگ میشد...

هوا نمیرسید و خلاص...

دختری که بشه تک تک اعضای بدنشو سایز بندی کرد مال این مرز و بوم نیست

دختر ایرانی پر نجابته...

این وصله ها بهش نمیچسبه...

از عشق های امروزی داستانی به بلندای شنگول و منگول هم نمیتوان نوشت

چه برسد به شیرین و فرهاد...

کاش باز معلمی بود و انشایی میخواست...

روزگار خود را چگونه میگذرانید؟

تا چند خط برایش دردودل کنم...

ز دنیایی که مردانش ز نامردی عصا از کور می دزدند...

من خوش باور مسکین محبت جست و جو کردم


  • S.sharare .K

غیــــــــرتـــــــــ

دوشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۷:۳۱ ب.ظ

قبل از شهادتش به مادرش میگفته : جنازه ام را که آوردند یه وقت هول نکنی!بیهوش نشیا!

چــــــادرتــــــ را هم محکـــــم بگـــــــیر...!

تو چه با غیــــــرتـــــ نگران چـــــــادر مـــــــادرتــــــــ بودی و برخی مردان شهر من چه راحت تر خودشان چــــــــادر از سر زنانشان برداشتند...!

من از گفتن شرمنده ام شرم دارم!

  • S.sharare .K

بــــــــرایــــــــ مـــــــــــادر

دوشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۱:۰۶ ب.ظ

امشب بی حوصله ام

خسته ام

داغونم

گلویم پراز بغض است

و این حالم را نسیم خاطراتت بدتر از قبل میکند...

حالم خراب است...

میشود بیایی و مرا در آغوشت بگیری؟!

این شبها مست خاطراتت هستم...

بیا و مرا غرق کن درآغوشت...

بیا و باز هم مثل شبهای کودکی برایم قصه بگو...

بیا و تسکین این قلب خسته ام باش...



  • S.sharare .K